آن چه که باید به زبان مادری باشد "آموزش فیزیک" نیست. "ترویج فیزیک" در جامعه است. برای ترویج فیزیک هم لازم نیست برداری کلماتی مانند "همیوغ" بسازی که برای عموم جامعه از conjugate هم نامانوس تر است!!
"آموزش فیزیک" با "ترویج فیزیک" یکی نیست. هرکدام علم و فن جداگانه هستند.
یکی به من گفت "عامل خیر" شوم تا کتاب های فاینمن به فارسی ترجمه شود. با خودم گفتم دوست ندارم عامل" این شر" شوم که دانشجو یان به امید آن ترجمه ی فارسی شیرینی خواندن کتاب های فاینمن را با قلم شیوای فاینمن از دست بدهند.
به علاوه ! برای این که از این همه سخنرانی آن-لاین بهره مند شوید بهتر است با کلمات انگلیسی فیزیک مانوس باشید. اگر عادت به خواندن کتاب های انگلیسی فیزیک نداشته باشید و فقط ترجمه خوانده باشید از این همه منابع آن-لاین محروم می شوید و از قافله عقب می مانید.
و اما ترویج فیزیک! بله! موافقم که ترویج فیزیک باید به زبان مادری باشد. به زبان ساده ی مادری. نه یک زبان من در آوردی که مادر های تحصیلکرده هم متوجه نشوند. خدا وکیلی مادر شما متوجه می شود "همیوغ" یعنی چه. "القاییدگی" یعنی چه؟! "کاواک" یعنی چه؟! CAVITY را شاید متوجه شود و لی شرط می بندم "کاواک"برایش بی معنی است. یادش به خیر! دایی من که مهندس الکترونیک هست وقتی این کلمه را شنید پرسید این دیگه چیه؟! انگلیسی اش را بگو تا بفهمم.
مادر ها و دایی ها یی که این کتاب های ترجمه شده را نخوانده اند که به کنار! اساتید فیزیک فارس زبان درجه یک کشور هم گاهی "بُرّه" را "بَرّه" تلفظ می کنند. خرده ای بر ایشان نیست! از بس که این کلمه ی من در آوردی نامانوس است. با این کلمات نمی توان فیزیک را در جامعه ترویج کرد!
بله! ترویج فیزیک در جامعه کاری است بس مهم و ارزشمند. یکی از آرزوها و برنامه های من برای بعد از بازنشستگی ترویج فیزیک به زبان مادری ام هست. اما زبانی که حداقل برای یک لیسانسیه قابل درک باشد.
پی نوشت: در میان خواننده های این وبلاگ دوستان زیادی در کار ترجمه ی کتاب هستند. نظر من این است که ترجمه ی کتاب های ترویج علم کاری است ارزشمند اما ترجمه ی کتاب های تخصصی کاری است لغو حتی مضر.
پی نوشت: من یک بار خواستم "عامل خیر" شوم تا خاطرات بنجامین فرانکلین به فارسی ترجمه شود کسی تحویل نگرفت. اگر ترجمه خوب باشد خودم اینجا برایش تبلیغ می کنم کتاب هم خوب فروش می رود. برای عامه ی مردم می تواند جذاب باشد.
پی نوشت:
آن چه که در نوشته ی قبلی ام آوردم بحث نظری است. به هر حال عده ای در این مملکت در ظرف سی سال گذشته وقت و انرژی بسیار صرف کرده اند که برای کلمات تخصصی فیزیک معادل فارسی بسازند. در بین خیل واژه های گوشخراش و نامانوس که ساخته اند انصافا تک و توک واژه های دوست داشتنی هم ساخته اند. به هر حال تلاشی که شده. انرژی ای است که صرف شده.
من آدم عملگرایی هستم. در خلا حرف نمی زنم. می دانم برای این که دانشجوی ایرانی پایان نامه بنویسد نیاز دارند این ضوابط را رعایت کند. خودم به دانشجوهایم تاکید می کنم که این ضوابط را رعایت کنند که به دردسر برخورد نکنند.
این بحث را پیش کشیدم تا مقدمه ای باشد برای سری نوشته هایم که خواهید دید. مضمون آن ترویج فیزیک به زبان مادری است. خواستم منظورم مشخص باشد تا برداشت نادرست از آن نشود و وقت و انرژی بیش از این به هدر نرود.
اما ببینیم یک دانشجوی فیزیک این وسط باید چه کند.
سئوالی را که مرتضی پرسید و من پاسخ دادم در زیر می خوانید. پاسخ من مانند همیشه پاسخی است عملگرایانه به نیت آن که دانشجو موفق شود و در بیراهه ها ی لجبازانه سرگردان نشود. از جنگ های دن کیشوت وار بپرهیزد:
سوال
این کار که ما از ترم اول در کنار منبع فارسی از منبع انگلیسی استفاده کنیم بهتر هست؟
یا اینکه بریم فقط از منبع انگلیسی استفاده کنیم ؟
یا با همون فارسی فعلا بیام جلو تا بعد؟
با توجه به اینکه خواننده از سطخ مناسبی از درک زبان انگلیسی برخوردار هست
تجربه شما خیلی کمک حال خواهد بود
خیلی وقت تود که همچین سوالی داشتم
پاسخ مینجق
در کنار منبع فارسی از منابع انگلیسی هم استفاده کنید. کلاس های آن-لاین استاد بنام را هم دانلود کنید و گوش دهید. از همان اول عادت کنید که به هر دو زبان تسلط داشته باشید. وقتی واژه ای مانند Covariantشنیدید فوری و بدون مکث و نیاز به فشار به حافظه بفهمید که منظور چیست. وقتی هم که واژه ی "هموردا" را شنیدید باز هم همین طور. این تسلط به هر دو زبان برای شما لازم است که در کار حرفه ای پژوهشی تان موفق باشید.